جدول جو
جدول جو

معنی گوی داش - جستجوی لغت در جدول جو

گوی داش
دهی است از دهستان آجرلو بخش مرکزی شهرستان مراغه، واقع در 79هزارگزی جنوب خاوری مراغه و 45هزارگزی شمال خاوری شوسۀ شاهین دژ به میاندوآب، کوهستانی و هوای آن معتدل و سکنۀ آن 203 تن است، آب آن از رود آجرلو و چشمه تأمین میگردد، محصول آن غلات، حبوب و کرچک و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بوی دار
تصویر بوی دار
دارای بو، آنچه دارای بو باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بوی دان
تصویر بوی دان
ظرفی که در آن عطر و چیزهای خوشبو بگذارند، عطردان
فرهنگ فارسی عمید
ظرفی را گویند که در آن چیزی از عطریات کرده باشند، (برهان)، ظرفی که در آن چیزهای معطر نهند، (فرهنگ فارسی معین)، ظرفی که در آن عطر و بوی خوش کنند و آنرا بعربی جونه گویند، (آنندراج) (انجمن آرا) (از رشیدی)، جونه، سلۀ خرد عطاران که چرم بر آن کشیده باشند، (منتهی الارب)، جونه، (نصاب الصبیان) (زمخشری)، عتیده، (مهذب الاسماء)، طبله، عطردان
لغت نامه دهخدا
(اَ خَ)
دارندۀ بوی، (آنندراج)، با بو و دارای رایحه، (ناظم الاطباء)، دارای بو، دارای رایحه، بابوی، (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
پاداش، اجر، مزد، پاداشن
لغت نامه دهخدا
مخفف روی داده، بیان کار و کردار، سرگذشت و اتفاق و عارضه و سانحه و حادثه، (ناظم الاطباء)، ماجرا، (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان گاوبازه شهرستان بیجار، واقع در 15000گزی جنوب باختری پیرتاج، کنار راه مالرو کاکاعباس به کچه گنبد، کوهستانی و سردسیر است و 80 تن سکنه دارد، آب آن از چشمه و محصول آن غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالیچه و جاجیم و گلیم بافی و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان اجارود بخش گرمی شهرستان اردبیل، واقع در 42هزارگزی باختر و 27هزارگزی شوسۀ گرمی به بیله سوار، کوهستانی و هوای آن گرمسیر و سکنۀ آن 160 تن است، آب آن از چشمه تأمین میشود، محصول آن غلات و حبوب و شغل اهالی زراعت و گله داری است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
که گوی بازد، که با گوی بازی کند، شخصی که چوگان و گوی بازی کند، (از برهان قاطع)، بازیگری را گویند که چند عدد گوی الوان در دست گرفته یک یک را بر هوا اندازد و بگیرد، (برهان قاطع) (آنندراج) (ناظم الاطباء)،
نام روز نوزدهم از ماههای فلکی، (برهان قاطع) (فرهنگ نظام)
لغت نامه دهخدا
رفیق و مصاحب شهری و هم شهری، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از پای داش
تصویر پای داش
پاداش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گوی باز
تصویر گوی باز
شخصی که چوگان و گوی بازی کند
فرهنگ لغت هوشیار
بو دار، معطّر
دیکشنری اردو به فارسی